نتایج جستجو برای عبارت :

از دلایلی که میشه درس خوندنو تحمل کرد مواجه شدن با ابیات این شعره؛ والسلام.

چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی بینی دردی که نم
حضرت  صاد ق ع فرمودانکه اغاز  بسلام. کند بخدا ورسولش نزدیکتر است  9 حسن. منظر گوید شنیدم حضرت صادق  میفر مود   هر کس را بگوید. السلام علیکم  حسنه و هرکه  را لگوبد والسلام. علیکم و رحمتالله بیست حسنه است  وهر که را بگوید  والسلام علیکم  ورجمت الله وبرکاته  سی. حسنه. است 
آیت الله فاطمی نیا:
 گاهی تحمل همسر بداخلاق ، خودش نوعی سلوک است.
یکی از اولیاء خدا که بسیار مرد بزرگی بود و گفته اند امام زمان علیه السلام در تشییع جنازه ی او حاضر بودند ، همسر بسیار بداخلاقی داشت که سی و پنج سال او را شکنجه میداد ولی او تحمل میکرد !
بله ،تحمل کنید ، اصلا خیلی از اینها با تحمل و گذشت حل میشود .
☘️ گاهی هم اگر تحمل شود ، مثل نماز شب برای انسان سلوک الی الله است...
سلام 
به وبلاگ من خوش اومدین. به وبلاگ تمشک. مضمونش دلنوشتس اما گاهی  مطالبش هیچ ربطی به دلنوشته نخواهد داشت.
میتونم این جوری شروع کنم: من فاطمه هستم.۱۷سالمه و عاشق نوشتنم و همیشه در هر جایی که باشم مینویسم .کتاب خوندنو خیلی دوست دارم.
امید وارم بتونم مطالب خوبی رو منتشر کنم.
خب گفتم همش که قرار نیست براتون داستان های ترسناک طولانی طولانی بزارم که وسطشم حوصلتون سربره!!
این بار اومدم با داستان دو جمله ای بترسونمتون:)
داستانی رو که در زیر قراره بخونین اثر فردریک بروان است که در سال 1948 نوشت ...
اخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند!!
خب زیادی ..شعره ولی هرزگاهی تنوع هم تو پست هامون خوبه بنظرم :)
معمولا سعی می‌کنم خودمو وفق بدم با شرایط. عادت کنم به وضع موجود. خلاصه تحمل کنم هر چه هست رو. البته این رو نمی‌دونم که این کار از سر ناتوانی در ایجاد تغییره یا توانمندی در صبر و تحمل!اما گاهی شرایط - برای اون کسایی که دوستشون داری- سخت و غیرقابل تحمل می‌شه. سختی و فشار، اذیتشون می‌کنه. اینجاست که باید یه کاری کرد، دیگه وفق دادن و تحمل کردن کافی می‌شه، باید بخاطر اونا تغییر رو ایجاد کرد.برای من مسئله دقیقا همین نقطه است. اینجاست که به مشکل می‌
امیدوارم حد تحمل من این نباشد 
امیدوارم حد تحمل من این نباشد
میدانم این شب به راحتی صبح نمی شود 
چه کسی قرار است در کنارمن این جهنم را بگذراند؟ 
باز هم من در کنار من هستم
"من"
از تو ممنونم... 
تو به تنهایی چه شب هایی را که صبح نکردی 
امشب را هم میگذرانیم 
امشب را هم میگذرانیم....
ما صبور نبودیم. حالا هم نیستیم. فقط فهمیده ایم که مجبوریم تحمل کنیم. تحمل کردن با صبر کردن توفیر دارد. پشت صبوری کردن حال خوب نشسته است. اما پشت تحمل کردن بدترین حال و احوال نشسته است. ما تمام این سال ها تحمل کردیم. از آن روزهای کودکی..‌ تا این روزهای جوانی .. که یکی یکی پشت هم هرز‌ می‌روند ... خسته ام کرده اند دیگر. بدجور خسته ام کرده اند. دیگر از سن ام گذشته است که این چنین غم های کودکانه ای داشته باشم .‌‌.. اما ... این غم ها از کودکی با من بزرگ شده ا
خانوادگی؟ بیرون؟
همون یه کنسرت بود و والسلام...
یه جوری افسرده ام که کسی دلش نمیخواد معاشرت کنه بام :) هه...
اسکایپ ریختی آی دیم رو سرچ کن پیدا می کنی
hourieforoughi80
منتظرتم :)
یکم سر در بیار دیگه عه :(
همش که من نباید در بیارم
سر :/
بدوووو :(
اونجا چت می کنیم :)
دنیا جای بدیه ولی ارزش جنگیدن داره:)
گام قبلی
این یکی رو خودتون گوش کنید لطفا، من از عهده گفتنش برنمیام. تمامش یک شعره از احمد شاملوی معرکه. خیلی مهمه که خوب خوب بشنویدش:))
+ صوت پادکست از کانال تلگرام دکتر مجتبی شکوری
 
پ.ن: آفرین زهرا مقاومت کن. فقط یکی دیگه مونده! :] 
این روزا جدی جدی دارم دنیای واقعی میبینم ! 
+ چرا نقاب ها تون دارید دونه دونه برمیدارید ؟ لطفا برندارید ! من واقعا تحمل مواجه شدن با واقعیت ها رو ندارم ! لطفا نقاب ها یتون دوبار بزارید 
+ از این به بعد می خوام برای یه سری آدم ناشناس باشم برای همیشه 
۱) همین چند هفته قبل سارا مرودشتِ فارس رو داد به استان اصفهان، منم چند روز پیش زاکان رو دادم به یزد، شایعه کردن که قبلاً مال قزوین بوده، خلاصه که آره، ما چنین آدم‌های خفنی هستیم که فقط با یک اشاره حتی تقسیمات کشوری رو هم جا‌به‌جا می‌کنیم :|
۲) داشت در مورد فردوسی می‌خوند ، در مورد شاهنامه و اینکه چند سال سرودنش طول کشیده پرسید منم برای اینکه یادش بمونه براش بیت "بسی رنج بردم در این سالِ سی ... عجم زنده کردم بدین پارسی" رو خوندم ، امشب اومده میگ
گاهی تحمل #همسر_بداخلاق ،
خودش نوعی #سلوک است. ⇩
یکی از اولیاء خدا که بسیار مرد بزرگی بود
و گفته اند امام زمان (علیه السلام)
در تشییع جنازه ی او حاضر بودند ،
همسر بسیار بداخلاقی داشت
که سی و پنج سال او را شکنجه میداد
ولی او تحمل میکرد !
بله ،تحمل کنید ،
اصلا خیلی از اینها با تحمل و گذشت
حل میشود .
گاهی هم اگر تحمل شود ،
مثل نماز شب برای انسان سلوک الی الله است..
" آیت الله فاطمی نیا "
"بسم الله"
 
چقدر زود یک صبح شنبه دیگه رسید. 
این دقیقا همون شنبه ایه که قول دادی درس خوندنو شروع کنی... 
همون شنبه ای که به قول دادی داری بری باشگاه ... 
همون شنبه ای که امتحان کلیه داری و بازم نخوندی :)) 
- چرا کشتیش؟ 
+آقای قاضی! روزایی که هوا آلوده بود، ابتداییارو تعطیل میکرد اما انتظار داشت ما دانشگاهیا فتوسنتز کنیم!فکر کنم بچش هنوز ابتداییه!
-حق با توعه! ختم جلسه ...
اصلا ما مشهدیا چیمون از تهرانیا کمتره که همشون تعطیل شدن؟
 
سربازی یعنی تحمل روزهای تکراری ، تحمل بی احترامی ، تحمل سختی و شکستن غرور . 
سربازی تموم میشی  مطمن باش این شب بیداری های ، این اضاف ها ، این پست های ، این توهین ها ، و بی احترامی ها یه روزی تموم میشه کاش اون روزی که تموم میشی باشم اینجا بنویسم . و این داستان تمام سربازی 
بیست و یک اردیبهشت نود و نه . 
پی نوشت :  بسیار بسیار این جسم در این روز ها خسته س 
آخر دعاش گفت خدایا ی آرامش قلبی به این جمع بده که چیزی که در درونشونه رو پیدا کنن...
بهترین دعایی بود که ی نفر میتونست در حقم بکنه...خدایا میشه ی روز بیام و بگم آرامشی پیدا کردم که هیچ چیز و هیچ کس مطلقا نمیتونه خرابش کنه؟
++خیلی دوست دارم سبک سخنرانیش رو...حرفاش ملموسه برام...
++میخواستم ی کتاب مربوط به وقایع کربلا واسه ی فندق بگیرم...چند جا رفتمو واسه گروه سنی اون چیزی پیدا نکردم...از آخر عجله ای کتاب به اسم پند های پدرانه خریدم که نهج البلاغه برای ک
#حدیث_مهدوی 
پیامبر اکرم(ص)
یلتفت المهدی و قد نزل عیسی بن مریم (علیه‌السلام) کانما یقطر من شعره الماء، فیقول المهدی: تقدم صل بالناس، فیقول: انما اقیمت الصلاة لک، فیصلی خلف رجل من ولدی .
 
حضرت مهدی (علیه‌السلام) متوجه می شود و می بیند که حضرت عیسی (علیه‌السلام) فرود آمده است، گویی از موی مبارکش قطرات آب فرو می ریزد. حضرت مهدی (علیه‌السلام) می فرماید: جلو بیا و با مردم نماز بخوان. حضرت عیسی (علیه‌السلام) می فرماید: نماز برای تو اقامه شده است. آنگ
#حدیث_مهدوی 
پیامبر اکرم(ص)
یلتفت المهدی و قد نزل عیسی بن مریم (علیه‌السلام) کانما یقطر من شعره الماء، فیقول المهدی: تقدم صل بالناس، فیقول: انما اقیمت الصلاة لک، فیصلی خلف رجل من ولدی .
حضرت مهدی (علیه‌السلام) متوجه می شود و می بیند که حضرت عیسی (علیه‌السلام) فرود آمده است، گویی از موی مبارکش قطرات آب فرو می ریزد. حضرت مهدی (علیه‌السلام) می فرماید: جلو بیا و با مردم نماز بخوان. حضرت عیسی (علیه‌السلام) می فرماید: نماز برای تو اقامه شده است. آنگاه
کاشکی می‌شد برم و ده سال بعدم رو یه نگاه خیلی کوچولو بکنم و برگردم. ولی نمی‌دونم آیا خود این نگاه کردنه در اون چیزی که می‌بینم لحاظ می‌شد یا نه.
هیجانش می‌رفت ولی خب از کنجکاوی دارم می‌میرممم چی کار کنممم. 
پ.ن. یه چیزی. مثلا آدم بره ببینه آینده‌ش رو، بعد ممکنه یه چیزی باشه که کلّی تعجب کنه و فکر کنه من چه جوری همچین زندگی‌ای رو دارم تحمّل می‌کنم!؟ ولی خب وقتی به مرور پیش رفته زندگی‌ش اون طوری شده نفهمه که داره چه زندگی‌ای رو تحمّل می‌کنه.
خلاصه ک شر امتحانا کنده شد بالاخره..واسه کنکور انقد درس نخونده بودم ک تو این چند روز..من معتاد، تمام این مدت رو حتی ی سریالم نگاه نکردم چه برسه ب فیلم..فیلم سریال چیه اصن آقااا..من حتی ی آهنگ جدیدم گوش نکردم..خداوکیلی این حجم از توانایی درس خوندنو در خودم نمیدیدم...
خلاصه ک سخت گذشت ولی گذشت...
خلاصه اگه نظر منو میخواین اصن وقتتنو واسه درس خوندن حداقل تو این مملکت نذارین..دبیرستانو تموم کنین..شده با هیچهایک و کار داوطلبانه برید دنیا رو بگردین..ک ای
خب گفتم همش که قرار نیست براتون داستان های ترسناک طولانی طولانی بزارم که وسطشم حوصلتون سربره!!
این بار اومدم با داستان دو جمله ای بترسونمتون:)
داستانی رو که در زیر قراره بخونین اثر فردریک بروان است که در سال 1948 نوشت ...
اخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند!!
خب زیادی ..شعره ولی هرزگاهی تنوع هم تو پست هامون خوبه بنظرم :)
سال جدید در حال آمدن است. نمی دانم خوشحال باشم یا ناراحت؟ امسال با انواع و اقسام ناراحتی های و دردها و مشکلات هموطنانم مواجه بودیم. در کنار این نوع مشکلات مشکلات اقتصادی هم بود. مشکلات اقتصادی کمر شکن در حال از بین بردن حتی رفتارهای انسانی است. بسیار از افراد حتی  برای تهیه در غذای خود نیز با مشکل مواجه شده اند. 
چند روز پیش در یکی از مناطق نستا ضعیف تهران برای خرید الکل ضد عفونی کننده رفته بودم. فردی جلوتر از من در حال خرید بود. وقتی قیمت یک بس
1.این یک ماه گذشته، بقدری افسار زندگیم از دستم خارح شد که حتی روم نمیشه در موردش بنویسم. به معنی واقعی کلمه خودمو ناامید کردم ولی خب هنوز امید به جبرانش دارم:))
2. صد گیگ اینترنت و دو روز وقت دارم:)) پیشنهادی چیزی اگه دارید بگید
3. اون عمه ی پانم رو یادتونه میگفتم میخواد پناهنده شه؟ اون کار رو نکرد ولی عوضش واسه دخترش از یکی از دبیرستانای کانادا پذیرش گرفته میخوان اون طور برن. پسرش خیلی از راه بدره و نمیدونم اونو میخواد چیکار کنه، شوهرشم که یه طرف-_
 
 
 
. همیشه دوس داشتم بقیه هم خوشحال باشن ...همیشه سعی کردم تو خوشحال شدن موفق شدن بقیه کمکشون کنم... 
اماقضیه تو جداس ... حتی اگه یه وقتایی که به روم نیارمو بی تفاوت نشون بوم خودمو
واسه توصیف حالم این شعره بهتر از پسش بر میاد 
.
.
من حسادت می کنم حتی به تنها بودنتمن به فرد رو به رویی، لحظه ی خندیدنتمن به بارانی که با لذت نگاهش می کنییا نسیمی که رها می چرخد اطراف تنت ...من حسادت می کنم حتی به دست گرم آن،شال خوشرنگی که می پیچد به دور گردنتوقتی انگشتان
کپشن:امیدوارم زمان با ارزشیو با خانوادتون بگذرونین 
وای چقدر اینجا هندسامه اون دکمه ی بالاعه که بازه وای خدا بیا منو از این دنیای فانی ببر‍♀️
بگزار کمی دکمه کنم پیرهنت را
تا ماه نگاهش نخراشد بدنت را
برخیز و بکش پرده ی این پنجره ها را
از چشم حسودان که نبینند تنت را
نمیدونم کجا این شعره رو دیدم ولی خلی به این عکس میومد
حقیقت اینه که ادمها هرچقدر هم مستقل باشن باز به روابط نیاز دارن
به اینکه دیده بشن
نه صرفا یه رابطه ی خاص!
همین روابط سطحی و معمولی
همین راه رفتن تو خیابون اصلا
 
بهترین خبری که میخوام بشنون اینه که فردا صد درصد خونه تکمیله و پس فردا هم اسباب کشی داریم
 
بهم ثابت شد تحمل یه خونه کوچیک و ندارم
تحمل زندگی تو مناطق شلوغ پایین شهر و ندارم
تحمل بودن مداوم کنار کسایی که فرهنگ و رفتار و طرز فکرشون خیلی از من فاصله داره رو ندارم
اصلا تحمل هیچ ادمی رو ندا
گروه مدافعان اسلام از بزرگ مردان کوچکی تشکیل شده که در همه عرصه ها فعالیت می کنند
این گروه حدود یک سال تآسیس شده  و هدف این گروه دفاع از اسلام "شناساندن اسلام و.....
از امروز هم وارد این وبلاگ شده و از طریق همین وبلاگ مسائلی را برای شما اشکار می سازد
والسلام
صبح بخیر. دیروز به نظر خودم که عالی بودم ترکوندم. چون تقریبا به همه ی کارام رسیدم. کاش امروزم خوب باشم. میبینی صبحا همچنان زود بیدار میشم کلی ذوق دارم براش که کارامو کنم.  شاید اگه لیست کارایی که انجام دادمو بنویسم به نظر خیلیا کسل کننده بیاد یا فکر کنه چه زندگی یکنواخت و مسخره ای دارم من. اما واقعا اینجوری نیست شایدم من به نظر خیلیا دیوونه باشم که زندگیمو اینجوری میگذرونم. اما من باور دارم به تغییر کردنو بهتر شدن با خوندنو کار کردن رو خودم. من
هر ادمی یه روزی میاد یه روزی هم میره
بعضی رفتنا دلیل داره
بعضیاشم بی دلیله
رفتن من دلیل داشت
هرچیزی رو تحمل کردم
توهین...دروغ...تخریب ...تحقیر...نگاه از بالا...
ولی بی معرفتی تحمل کردن نداره
جایی کم نزاشتم ک حقم بی معرفتی باشه
خدانگهدارت
به‌دلیل کمبود وقت زین پس روزهای تعطیل را روز رسیدگی به امور شبکه‌های اجتماعی اعلام می‌دارم. والسلام علیکم ورحمة‌الله و برکاته. آهان راستی شما مخاطبین محترم وفادار به وبلاگ‌نویسی که احتمالا تعدادتان کم‌تر از انگشتان یک‌دست است اما، هر روزی که دوست دارید کامنت بگذارید. کامنت‌های شما در مخزن اسراااار محفوظ می‌ماند. 
تست تحمل گلوکز (GTT) دربارداری چیست؟
 
 
 
تست تحمل گلوکز به صورت روتین در دوران باردرای بین هفته 26 تا 30 انجام می شود
 
تست تحمل گلوکز ( Glucose Tolerance Test) چیست و چرا در دوران بارداری انجام می شود؟تقریبا یک مورد به ازای هر 10 زن باردار دیابت بارداری ( GTT) را تجربه خواهند کرد. در صورتی که قند دو ساعت بعد از غذای فرد بالاتر از حد طبیعی باشد ، تست تحمل گلوکز (GTT) که شامل سه مرحله اندازه گیری قند خون است ، می تواند در تشخیص دیابت بارداری بسیار کمک کننده باشد.
تس
ساعت ۲۲ و ۳۳ دقیقه بود.همه ی ساعت ها عجیب جذاب می شوند چطور؟چه کسی دارد از این بازی با اعداد لذت می برد؟بگذریم
باز آمده ام کِ بگویم تقصیر آنها بود،تقصیر آنها بود ک گریه ام گرفت،تقصیر آنها بود کِ وا دادم،تمام این حرف های بی ربط را ب زور چپانده بودم داخل دهانم؛ سه ماه است ک چپانده ام...تقصیر آنها بود کِ نتوانستم تحمل کنم.من احمقم...من دوستِ احمق توعم کِ بلد نیست حرف بزند اخیرا...من دوستِ ترسیده ی تو عم کِ بِ عزای واقعه ی نیامده مشکی پوش شده است.من دو
انسان ها شبیه هم عمر نمی کنندیکی زندگی می کند یکی تحمّل!انسان ها شبیه هم تحمّل نمی کنندیکی تاب می آوردیکی می شکند!
انسان ها شبیه هم نمی شکنندیکی از وسط دو نیم می شوددیگری تکه تکه!تکه ها شبیه هم نیستندتکه ای یک قرن عمر میکندتکه اییک روز...!! 
بسم الله ...

هر وقت کم آوردی ؛ 
هر وقت دیدی که دیگر طاقت نداری
هر وقت که حس کردی این غم‌ها ، سختی‌ها ، 
و شکلات‌های "میم‌"دار،
بیشتر از توان و تحمل تو هستند 
تین آیه را به یاد بیاور . . . 
" و ما هیچ‌کس را جز به اندازه توانایی‌اش تکلیف نمی‌کنیم"
( مومنون ۶۲)
خداوند ، 
ترا در حدی دیده که بتوانی این همه درد و سختی بکشی 
و تحمل کنی . . . و لب به شکایت باز نکنی ((:

+از قوانین کتابچه #قانوننامه
+اولین و آخرین قانون
بسم الله
باید با خودت مواجه شوی.یعنی تف کنی توی صورت هر چیزی که اذیتت میکند.دل ببندی به روزهای زیبا و عشق های اصیل،با حوصله باشی و کارهای زیبا بکنی.
باید با خودت مواجه شوی.روزهای گذشته را به خاطره ها بسپاری.مثلا فقط یادت بیاید خانه ی مادربزرگت چگونه بود.همین برای زندگی کافیست.گرمی پتوهای سنگین و غرق شدن زیر آن ها در شب های سرد زمستان.صبحانه های خواب آلود و رفتن به مدرسه.دویدن توی حیاط مدرسه و لذت بردن از خوب بودنت و خندیدن به کسانی که همیشه جای
ژوزیِ عزیزم
هر آدمی تحمل و ظرفیتی دارد.
برای من هر دوی این‌ها به پایان رسیده‌‌اند و همه چیز خارج از تحمل و ظرفیتم است.
ژوزیِ عزیزم
این روزها بیشتر از همیشه خسته و شکسته و بی‌رمق هستم. احساس درد تا مغز استخوانم نفوذ کرده و تحقیر کل وجود را تسخیر کرده است.
اما به تو اطمینان می‌دهم که از پس این روزهای سخت، دختری قدرتمندتر و مصمم‌تر برای تو از خودم بسازم.
دارم جنگیدن رو شروع می کنم یه صدا می گه نوبت توئه بلند شو تو الان باید این مشعل رو بدستت بگیری تا دنیا رو روشن کنی حتی اگه روشنایی یش به اندازه ی نور شمع باشه 
 
دارم می فهمم چه مزه یی داره اگه همه با هم برابر بودیم اگه همه انسان بودیم 
 
کاش می تونستم بگم چه احساسی دارم کاش می شد باهاتون تقسیمش می کردم من دارم جنگیدن برای زندگی رو شروع می کنم قلبم می خواد پرواز کنه بره دیگه برنگرده اونجایی که دارم می بینمش 
 
مثل گفتن شعره 
 
می تونم ازت یه خواه
امنترین مکان برای مخفی شدن مجرمین زندان است؛ پس اگر دیدید یک مجرم حرفه ای با یک جرم ساده به زندان افتاد باید یک علامت سوال در ذهن بوجود آید که شاید یک جرم بسیار سنگین انجام داده و مأمورین در بیرون از زندان دنبال او میگردند.
تایید شدن اثر انگشت در ذیل کاغذ دلیل بر تایید آن سند نیست؛ چون در حالت خواب، بیهوشی و ... میتوان به راحتی از دیگران اثر انگشت گرفت.
والسلام
چند وقت پیش یه فراخوان دیدم از یه جشنواره شعر، و درش شرکت کردم. هفته پیش تماس گرفتن و برای اختتامیه جشنواره دعوتم کردن. از آنجا که تو یه شهر دیگه برگزار میشه مردد بودم که برم یا نه. گفتن اگر میاین تا شب به ما اعلام کنید چون میخوایم تدارک ببینیم. آخرش قرار شد با یه زوج که اصلا منو نمیشناسن و من هم باهاشون آشنا نیستم به این سفر برم! (فقط در این حد میشناسمشون که میدونم شاعرن)
شبش به دبیرخانه جشنواره اعلام کردم که میام.
امروز سردبیر برام یه پیام فرست

اتاق من همیشه سرد بوده. آخر وقتی احساس سرما می‌کنم، هیچ‌وقت لباس گرم‌تری نمی‌پوشم یا بخاری را بیشتر نمی‌کنم. فقط صبر می‌کنم. صبر می‌کنم تا به سرما عادت کنم.وقتی ندانسته، جسم داغی را بلند می‌کنم و دستم شروع به سوختن می‌کند، آن را رها نمی‌کنم. صبر می‌کنم، درد را تحمل می‌کنم و منتظر می‌مانم تا تحمل پوستم بالاتر برود.در تمام عمرم، تمامی مسیرهایی که می‌توانستم (در فرصت محدود رخدادهای زندگی) پیاده طی کنم، قدم‌زنان پیموده‌ام. گاهی یک مس
 
10 سال است که مربی هستم. این همه سال سابقه نداشت مرکز تعطیل بشود. الان سه ماه بیشتر است که تعطیل هستیم. دلتنگی حس غالب این روزهای من است. دوری از بچه ها سخت است. 
 
نوشتن هم سخت شده. کرونا هیچ جایی را هم برای فرار نگذاشته. کاری کرده که اگر کسی هم بخواهی فرار کنی از خودت یکی نتوانی. تحمل کردن یک «خود» از خودراضی گاهی سخت تر از تحمل دیگران است. خیلی وقت ها دلت می خواهد خودت را هم بگذاری و فرار کنی اما فعلا نمیشود.
 
نخبگان، به همان اندازه که وجود حکومت را برای جامعه لازم میدانند، از حکومت ها هم متنفرند.
هر حکومتی، باید مشروعیت نسبی داشته باشد، یعنی؛ موردپذیرش طیف اکثریت مردم باشد. لذا؛ با توجه به اینکه همیشه، اشخاص نا آگاه در یک جامعه، به نسبت سایر اشخاص آگاه همان جامعه خودی، از تعداد بیشتری برخوردارند، حاکمان باید مورد پذیرش اشخاص ناآگاه جامعه قرار گیرند حتی در حکومت های مونارشی و سلطنتی هم این چارچوب باید رعایت گردد. با این دلیل؛ اشخاص آگاه توسط دی
جالبه، اغلب ما ملت ایران، بسیار کم تحمل هستیم در شنیدن یه نظر مخالف حتی در این حد: به نظر من ادمونتون از واترلو قشنگ تره.
 
یعنی همین یه جمله میتونه طرف رو روانی کنه.
من معتقدم، وقتی شما توی 15 سال اول زندگیون یاد نمیگیرین که نظر مخالف بشنوین، یا کلا روی تربیت شما کار نمیشه،
تهش میشین همینی که هستین.
من یک مثال از یه فرد اشنا بزنم که همه شما با قایم موشک بازیاش آشنا هستین،
گرگ زاده واسه اینکه اثبات کنه که تورنتو از همه جای کانادا بهتره (که خب تجرب
امسال با تورم بسیار بالایی مواجه بودیم و همگی اذعان دارند که زندگی کارمندان با مشکلات عدیده ای مواجه شده است. حقوق بگیران با توجه به اینکه دریافتی ثابتی دارند به شدت از تورم آسیب می بینند. کاسب ها نیز قطعا آسیب می بینند ولی با توجه به اینکه آنها درصدی را بعنوان سود بر روی اجناس می کشند خب مشکلات کمتری نسبت به کارمندان دارند.
 
در این شرایط بعضا شنیده می شود که نماینده های مجلس عدد شصت درصد را بعنوان افزایش حقوق کارمندان برای سال آینده پیشنها
مولوشه ( تو شناسنامه اسمش کلوچه ست)، خرگوش منه که با هم هرروز درس میخونیم. چند روزه که اپ study bunny رو دانلود کرده‌م و خیلیییییی دوسش دارم. به اینصورته که میذارمش روی حالت درس خوندن و هم‌زمان خودمم با خرگوش میخونم. اگرم وسطش بخوام درس خوندنو قطع کنم باید دکمه‌ی استپ رو بزنم و در آخر روز هم بهم با نمودار نشون میده چقد درس خوندم، خودتون هم میتونید درسا رو با برچسب جدا کنید از هم. 
به ازای هر ده دقیقه یه سکه جایزه میگیرم و باهاش برا مولوشه چیزای مخت
فیلم با ژانر ماورایی خود سعی در نشان دادن ایمان داشتن به خداوند و تحمل سختیها و تسلیم در برابر خداوند و نداشتن ایمان و یا ضعف آن را در قالب یک خانواده که زن و شوهری جوان دو فرزند خود را در حادثه‌ای از دست می‌دهند را به نمایش بگذارد(در واقع این چیزی است که جامعه امروز جهانی خصوصا جامعه ما شدیدا با آن مواجه است از یک سو ایمان ظاهری یا همان ریاکاران و متظاهران و از سوی دیگر مومنین واقعی که در شرایط سخت امروز خم بر ابرو نمی آورند) .
ولی زن دیگر تحم
━═━⊰⊱━═━ #تلنگر_مهم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الان وقت خسته شدن نیست ✔️ولله العظیم الان وقت در نیام کردن شمشیر نیست. ♦️مسلمین هیچگاه از این نزدیکتر به قدس شریف نبودند ❤️اگر خامنه ای کبیر وارد مسجد الاقصی شود رژیم سیاسی و نظامی آمریکا نابود خواهد شد ، رژیم سیاسی و نظامی اروپا نابود خواهد شد
 . والسلام
❣اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
در مواجهه‌ی با مشکل، دو جور آدم داریم: یک جور آدم هست که وقتی با مشکل مواجه می‌شود احساس مسئولیت مضاعف پیدا می‌کند، جوششِ غیرت پیدا می‌کند. وقتی می‌بیند مشکل پیش آمد انگیزه‌ی او مضاعف می‌شود، احساس مسئولیتش مضاعف می‌شود، احساس می‌کند تحرّک بیشتری باید انجام بدهد، وارد میدان بشود. یک جور آدم هم هست که وقتی با مشکل مواجه شد دچار یأس و ترس و منفی‌بافی و "نمی‌شود" و "نمی‌توانیم" و "چکار کنیم" و این چیزها می‌شود. مدیران دولتی باید از نوع اول
بسم الله الرحمن الرحیم مژده برای علاقه مندان علوم  غریبه کتابهای تخصصی *نایاب* و بسیار کاربردی  ○علوم غریبه○ موجود میباشد که  به صورت نسخه خطی و چاپ قدیم و جدید فقط در دسترس افراد عامل عادل و متقی و با سطح معلومات کافی  با مبلغ منصفانه  در قالب فایل پی دی اف  قرار میگیرد برای عوام  معذور میباشم و عفو بفرمایند
از طریق  تلگرام این شمارهبا دوستان آماده ارتباط و خدمترسانی هستم 
والسلام علیکم 09028425714
بسم الله الرحمن الرحیم مژده برای علاقه مندان علوم  غریبه کتابهای تخصصی *نایاب* و بسیار کاربردی  ○علوم غریبه○ موجود میباشد که  به صورت نسخه خطی و چاپ قدیم و جدید فقط در دسترس افراد عامل عادل و متقی و با سطح معلومات کافی  که اهلیتشان محرز شود در قالب فایل پی دی اف  قرار میگیرد برای عوام  معذور میباشم و عفو بفرمایند
از طریق  واتساپ  این شمارهبا دوستان آماده ارتباط و خدمترسانی هستم 
والسلام علیکم 09028425714
الان که دارم مینویسم رو به بیهوشیم و ساعت ۵:۱۵ صبح. از دیروز که شروع کردم به خوندن کتاب تا الان مشغول خوندنش بودم. شبا چقدر خوبه خوندنو کار کردن ادم یسره کار میکنه همه جا ساکت بدون هیچ حواس پرتی. با مها نشسته بودیم رو میز اشپزخونه. یروز دلتنگ این روزا میشم. میدونم... بگذریم میخوام بخوابم هشت بیدار بشم و کتاب تموم شد فقط پیوستهاش مونده. کتاب بدی نبود. با تولستوی اشنا شدم هرچند ازش چیزای بیشتری خودم میدونستم. احساس کردم یسری چیزارو نگفته بود نمیدو
دیروز با یه پروکسی که به دستم رسیده بود در حد چند دقیقه ای تونستم تلگرام کانکت شم، بعدش قطع شد و دیگه هم وصل نشد، مثل کسایی که تازه به وضعیت عادت کردن ولی یهو مواد بهشون میرسه ولی نه اندازه کافی دوباره اعصابم‌ از این وضعیت کوفتی به هم ریخته:)))) هی بال بال میزنم و مرتب چک میکنم ببینم وصل شد آخر یا نه.
 مخصوصا امروز که خبر وصل شدنش تو یه سری جاها رسیده و انگار داره اوکی میشه هرچند من هنوزم خیلی امید ندارم راستش:)) حس میکنم هیچوقت مثل اولش نشه وضع ای
پنج سال
شصت ماه
چهارصد و بیست هفته
هزار و هشتصد و بیست و پنج روز
چهل و سه هزار و هشتصد ساعت
دو میلیون و ششصد و بیست و هشت هزار دقیقه
صد و پنجاه و هفت میلیون و ششصد و هشتاد هزار ثانیه
بسه دیگه ...
همچین زمان کمی نیست!
......
تا چقدر میتونیم دووم بیاریم !؟
چقدر اهل خطریم !؟
یاد اون شعره افتادم که میگه محبوب من مبادا مرد خطر نباشی !
......
خطاب به خودم
هه پسر ! بازیگر خوبی میشی !
میای وسط هال و از بازی پینگ پونگ کفترها حرف میزنی و مثل همیشه به این سریال های صد م
خب راستش من اصلا بهارنارنج نخوردم تا حالا :دی
نمیدونم چه طعم و خاصیتی داره ، ولی وقتی داشتم فکر میکردم اسم اینجارو چی بزارم که حس حال این دوره از منُ خوب منتقل کنه ، این اسم به ذهنم رسید . ما تو شهر بهارنارنج زندگی میکنیم . اولین شهری که زندگی مشترکمون ُ توش شروع کردیم ، من عاشق بهارم و همیشه هم دوست داشتم یه دختر داشته باشم اسمش بهار باشه :)) خب پس همه اینا دلایلی شد که بهارنارنج تمام حس من رو برسونه،به نظر من که بهارنارنج رنگ صورتی و نارنجی ملای
گوسفندان نژاد قره گل جزو دسته ای از گوسفندان می باشند که دارای زیست بوم های بیابانی هستند. این گونه گوسفندان در بیابان های سرخس یافت می شوند. ویژگی های بدنی و ظاهری این گوسفندان متناسب با آب و هوای بیابانی می باشد. رنگ بدن و پشم گوسفندان این نژاد در زمان برگی مشکی می باشد و با رشد کردن گوسفند رنگ بدن به خاکستری تبدیل می شود و اما دست و پا و کله ی گوسفند هم چنان به رنگ مشکی باقی م ماند. تعداد اندکی از گوسفندان این نژاد دارای رنگ خاکستری و قهوه ای
میام بگم کاش دانشگاهم عوض میشد، رشته‌ام عوض میشد، بچه‌های رشته‌مون کلا عوش میشد میبینم دلم نمیخواد و&کاقعا... ولی من نمیتونم هرروز هعی تپش قلب ناشی از حرص خوردن و عصبانیت رو تحمل کنم.
من نمیتونم این حس بد لحظه‌های دیدنت و حتی بعدش و تحمل کنم، حالا یا حالم و به هم میزنی یا عصبیم میکنی یا دوست دارم یا یه مرگی این وسط هست که میدونم توام دچارشی فقط کاش بگذره کاش یه چیزی بشه که تموم بشه...
.
.
آسمونم دلگیر و تیرس مثل آخرین لحظه قبل از یه بارون شدید
نخبگان، به همان اندازه که وجود حکومت را برای جامعه لازم میدانند، از حکومت ها هم متنفرند.
هر حکومتی، باید مشروعیت نسبی داشته باشد، یعنی؛ موردپذیرش طیف اکثریت مردم باشد. لذا؛ با توجه به اینکه همیشه، اشخاص نا آگاه در یک جامعه، به نسبت سایر اشخاص آگاه همان جامعه خودی، از تعداد بیشتری برخوردارند، حاکمان باید مورد پذیرش اشخاص ناآگاه جامعه قرار گیرند حتی در حکومت های مونارشی و سلطنتی هم این چارچوب باید رعایت گردد. با این دلیل؛ اشخاص آگاه توسط دی
بسم الله
 
پرواز تهران-اوکراین، میتوانست یک پرواز عادی باشد که مسافرانی از ایران را به اوکراین و از آنجا به ینگه دنیا میبرد. اما نبود.
دوستانی از من در این پرواز بودند که یکی را خوب می شناختم. خیلی خوب.
وقتی با خبر شدم این دوستم در این پرواز بوده،
وقتی با خبر شدم چه طور این پرواز به زمین رسیده، و سرنوشتش نوشته شده،
وقتی با خبر شدم به تیر غیب نبوده،
وقتی با خبر شدم در زمان بین سقوط تا اعلام خبر سه روز طول کشیده
وقتی با خبر شدم ....
دنیا برایم کوچک شد
این روزا همسری سر کار سرشون خیلی شلوغه و چندتا ماموریت خارج از استان داشتن. دیروزم که بعد از مدتها رست بودن من مهمون داشتم و مجبور شدن برن بیرون از خونه. امروز هم رست بودن و صبح با هم راهی شدیم و قرار شد سر وقت بیان دنبالم. عصر کلاس زبان داریم و میون این همه مشغله بخاطر گرفتگی و بارونی بودن پاییزی هوا تو ذهنم برنامه میچینم که میریم تو بالکن و چایی داغ با شیرینی میخوریم و تا وقت کلاسم یه کم زبان گوش بدم و غیره.
ولی برنامه ها اونجوری که فک میکردم پ
یکی از علت های که از دست خدا عصبانی هستم اینه که کمالگراییم باعث میشه خودم رو نتونم ناقص بپذیرم و هر موقع که متوجه عیبی درون خودم میشم انگشت اتهام رو سمت خدا که منو اینجوری و با این نواقص خلق کرده میبرم.
ازش عصبانی میشم که چرا منو ناقص خلق کردی که الان زجر بکشم.
برا اون که کاری نداشت منو از اول اینقدر ساکت و کمرو نمی ساخت، و این نقص، عصبانیم میکنه.
وحالا من باید با این توان و طاقت کم و بدن ضعیف و امکانات محدود و زمان کم، خودم رو کامل کنم برای یک ا
 
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیمالحمدلله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا محمد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الأرضین و لعنةالله علی أعدائهم أجمعینعَن عَبدِاللهِ بنِ سِنان فی حدیثٍ قالْ قالَ أبوعبدالله علیه‌السلام: وَ إیّاکَ وَ خَصلَتَین (۱)[امام صادق علیه‌السلام فرمودند:] از دو خصوصیّت و خصلت بپرهیزالضَّجرَ وَ الکَسَل«ضَجر»، به معنای دلتنگ شدن و ملول شدن و بی‌حوصله شدن است. انسان یک وقتی از یک وضعیّتی، از یک حادثه‌ای مثلا
#حدیث_مهدوی
پیامبر اکرم(ص)
یلتفت المهدی و قد نزل عیسی بن مریم (علیه‌السلام) کانما یقطر من شعره الماء، فیقول المهدی: تقدم صل بالناس، فیقول: انما اقیمت الصلاة لک، فیصلی خلف رجل من ولدی .
حضرت مهدی (علیه‌السلام) متوجه می شود و می بیند که حضرت عیسی (علیه‌السلام) فرود آمده است، گویی از موی مبارکش قطرات آب فرو می ریزد. حضرت مهدی (علیه‌السلام) می فرماید: جلو بیا و با مردم نماز بخوان. حضرت عیسی (علیه‌السلام) می فرماید: نماز برای تو اقامه شده است. آنگاه
عادت
ناجوان مردانه ترین بیماریست، زیرا هر بد اقبالی را به ما می قبولاند، هردردی را و هر مرگی را.
در اثر عادت، در کنار افراد نفرت انگیز زندگی می کنیم، به تحمل زنجیرها رضا می دهیم، بی عدالتی ها و رنجها را تحمل می کنیم.به درد، به تنهایی و به همه چیز تسلیم میشویم.
عادت، بی رحمترین زهر زندگیست. زیرا آهسته وارد می شود، در سکوت، کم کم رشد می کند و وقتی کشف می کنیم که چطور مسموم آن شده ایم، می بینیم که هر ذره بدن مان با آن عجین شده است، می بینیم که هر حرک
قسمت هشتم فصل دومِ 13 Reasons why جسیکا و الیویا دارن با هم حرف می‌زنن که الیویا می‌گه اگه هانا‌ می‌اومد و همه چیو بهم می‌گفت شاید همه چیز یه جور دیگه پیش می‌رفت. جسیکا جواب می‌ده که شاید واسش سخت بوده و با نگه‌داشتن همهٔ اون حرفا تو خودش می‌خواسته از خودش محافظت کنه و این نشون دهندهٔ شجاعتشه. اما مامان هانا می‌گه که نگه‌داشتن درد نشون‌دهندهٔ شجاعت نیست. این حس‌کردن و مواجه‌شدن باهاشه که جسارت می‌خواد.
اما می‌دونید چیه؟ درسته که مواجه‌شد
در محوطه دانشگاه یک حوض وجود دارد که محیط نسبتا زیبایی را به وجود آورده است و در هر دقیقه، 10 سلفی با فواره آن ثبت می‌شود و در ساعات میانی روز بسیار شلوغ می‌شود. من امروز تصمیم گرفتم به آن جا بروم و کمی کتاب بخوانم ، اما با وجود هدفون، سر و صدای محیط آنقدر زیاد بود که 5 دقیقه هم نتوانستم تحمل کنم. حالا رفته ام یک جای دیگر دانشگاه و دارم می‌نویسم، بلکه ذهنم کمی آرام شود و بعد از کلاس‌ها برای درس خواندن تمرکز داشته باشم. این‌جا هم پر سر و صدا است
یکی از مهم‌ترین معضلات ما در این قرنطینه تحمل 24 ساعته‌ی برادرهام بوده. دوتا پسر بچه‌ی 10 و 12 ساله درست توی سنی که اوج کنجکاوی، شادی و تلاش برای کشف اطرافشونن و بدتر از همه نه من و نه پدر و مادرم حوصله و توان همراهی و حتی تحمل این حجم از انرژی اونا رو نداریم.
الان هم که دارم این پست رو می‌نویسم ساعت نزدیک به 3 صبحه ولی اون دوتا تازه بعد از یک دعوای مفصل با هم آشتی کردن و دارن تبادل اطلاعات می‌کنن و دارم تلاش می‌کنم بهشون فضا بدم، سعی کنم همراهی
سلام دوستان
به بهانه‌ی 9 دی می نویسم. حال و حوصله ی غر زدن و نق زدن نسبت به شرایط موجود رو ندارم و قصد دفاع از ناکارآمدی و شعار های تو خالی رو هم ندارم، حال و حوصله ی تفسیر و تاویل هم ندارم فقط در یک جمله می خوام بگم ما در یک مسیر یک طرفه قرار داریم فقط می تونیم جلو بریم.
نه غربی هستیم، نه اسلامی، معلوم نیست پا در هوا و معلق، تکلیف خودمون با خودمون مشخص نیست. برگشت ما یعنی مثل سوریه، عراق، افغانستان یا ... شدن و یا اوکراین و امثالهم یعنی یه بار دیگه
در شجاعت از حضرت امیر (ع) که بالاتر نداشتیم ، اما همانند مولایمان علی، بنا بر مصلحت و عدم فروپاشی وحدت ،گاهی باید لگد زدن عزیزانت را پشت درهای سوخته تحمل کنی !
تحمل رهبری معظم بر بعضی ناملایمات سالهای اخیر! در همین راستاست!
نقطه ی اوج مظلومیت همیجاست که قدرت داشته باشی و خموشی پیشه کنی!
 
 
انتظار، نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار فرج یعنی خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان (علیه الصّلاة والسّلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن.
۱۳۸۷/۵/۲۷-رهبر انقلاب
           
معمولا وقتهایی که بزرگتر میشوم، می نویسم.
 
یعنی وقتی دردی به جانم بنشیند یا سردرگم و بلاتکلیف بمانم یا حس کنم بیشتر از ظرفیتم با چیزی مواجه شده ام، اضافیِ آن اتفاق را که در دلم جا نمی شود روی کاغذ میریزم...
 
در این مدت که کنارت بودم حس عجیب و تازه ای را تجربه کرده ام که هنوزم هم برایم مثل یک خوابِ باورنکردنی باقی مانده...
 
غرق شدن.
 
بله. من بارها غرق شدن را با تو تجربه کرده ام.
 
آنهم بدون اینکه در عمرم استخر یا دریا یا حتی وان حمام را از نزدیک دی
بسم الله الرحمن الرحیم
 
با سلام و عرض ادب.
الحمدلله رب العالمین، افتخاراین را داشته ایم که در طی ۹ روز، وبلاگ تمدن سیاه، بیش از ۱۰۰ بازدیدکننده داشته باشد.
امیدوارم که توانسته باشیم رضایت بازدیدکننده هارا داشته باشیم و توانسته باشیم واقعا ذره ای از غرب وحشی را به نمایش گذاشته باشیم.
ضمن درود بر روح مطهر بنیانگذار انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی خمینی(ره ) و سلام محضر حضرت امام زمان(عج) و همچنین حضرت آیت العظمی خامنه ای، از خداوند می خوا
 ازون روزی ک سرپرست و نگهبانا وحشت زده بهمون میگفتن "فقط برین" دو هفته میگذره
چ وحشتایی رو تحمل کردیم ک نکنه ناقلیم و برگشتنمون کارو بدتر کنه؟
هرچندروز ی بار ب ی حالت استیصال میرسم و میگم نمیتونم دیگه این وضعو تحمل کنم، اونم تا اخر فروردین؟ یا شاید بیشتر..قراره این ترممون بچسبه ب ترم بعد یا حذف ترم بشیم؟ نکنه وقتی برمیگردیم یکیمون کم باشه؟حتی تصورش دیوونم میکنه.اینارو ک مینویسم نمتونم جلوی گریه امو بگیرم. مامانم فشارخون داره چیکار کنم؟اگه چ
همه فک میکنن خودزنی کردم
همه میگن دیوونست
بعضیا میگن این زخمای رو دستش واسه جلب توجهه
هیچکس لمسش نمیکنه
اینا خلاصی از درده
دردی که زیر پوست من آتیشم میزنه
وقتی رگامو پاره میکنم انگار دارم یه درد عمیقو از زیر وجود سیاهم میکشمش بیرون.. میکشمش رو پوستم
یه درد غیر قابل تحمل رو به یه درد قابل دیدن تبدیل میکنم
بزار حداقل لمسش کنم
اینجوری سبک میشم.. وقتی دردشو حس میکنم حداقل این قابل لمسه
وقتی قابل لمس میشه قابل تحمل میشه..
نه تنها این هفته، تمام وقتایی که تو این مدت هی خواستی بری نباشی هی دو روز دو روز سه روز سه روز نبودی تحمل میکردم و نمیفهمیدم باید جوابِ اینم یه روز به بدنم پس بدم. منم صورت و تنم پرِ کهیر شده دایمم میخاره. 
.
.
.
باز دارم باهات رویاهامو میسازم ولی نه با آدمِ الانت با آدم قبلت. من الان دیگه دوسِت ندارم از وقتی منو نخواستی سعی کردی با بیرحمی بذاریم کنار از همون روز . امیدی به هیچی ندارم. 
من تو رابطه ی با تو هیچوقت هیچی رو خودم تصمیم نگرفتم همیشه مطی
مرتضی سرمدی تحمل میکنم
دانلود آهنگ مرتضی سرمدی بنام تحمل میکنم
پخش آنلاین و لینک دانلود پرسرعت آهنگ تحمل میکنم با صدای مرتضی سرمدی
دانلود آهنگ جدید مرتضی سرمدی بنام تحمل میکنم
لینک مستقیم دانلود آهنگ ایرانی تحمل میکنم مرتضی سرمدی با بالاترین کیفیت
دانلود موزیک مرتضی سرمدی بنام تحمل میکنم با لینک مستقیم و پخش آنلاین
آهنگ ایرانی مرتضی سرمدی بنام تحمل میکنم
Morteza Sarmadi Tahamol Mikonam
 
 
دانلود با کیفیت 320
Download
دانلود با کیفیت 128
Download
با وجود اینکه دوست دارم زندگی زودتر نرمال شه ولی شروع دانشگاه استرس‌زاست و من از دوستانم دور خواهم بود تو دانشگاه. تحمل اون حجم تنهایی و عادت به شرایط جدید و شاید هم جابجا شدن تو روتیشن‌ها سخت خواهد بود. نمی‌دونم با چی مواجه خواهم شد.
این روزا درس خوندن با کاغذ تا کردن همراهه. لذت بخش‌ه و استرس رو کم می‌کنه. خوشحالم که یه دنیا کاغذ دارم هنوز. ولی نیاز به کاغذهای تک رنگ دارم. بیشتر کاغذهام طرح دار هستن.
 
+ خ میگه هر آدمی که تولید محتوا داره و م
نینا، راوی و نویسنده‌ی کتاب «تولستوی و مبل بنفش»  برلی غلبه بر ملال و اندوه از دست‌دادن شریک تجربه‌های کودکی‌اش، یعنی خواهر بزرگ‌ترش آن‌ماری، راه و روشی خاص پیش می‌گیرد تا در خلال آن به زندگی عادی خویش بازگردد و از اندوه و تلاش برای مواجه با آن، فرصت زیستن دوباره و امید به زندگی را برای خود و اطرافیانش که همچون او با غم‌ِ ازدست‌دادن مواجه هستند، رقم بزند.«یک سال، هر روز یک کتاب!» این نسخه‌ی پیچیده‌شده‌ای است که نینا برای خودش و برای
در کلاس های آنلاین، آموزش و فراگیری زبان نسبت به کلاس های حضوری بسیار ساده است دیگر در زمستان تحمل سرما و در تابستان تحمل گرما را نخواهید داشت از ترافیک سنگین در شهرهای بزرگ خبری نیست و همه چیز در محل شماست البته بدون نیاز به حضور فیزیکی در کلاس درس و استاد. در کلاس های آنلاین بعد مسافت (مکان) دیگر معنا ندارد و در هر ساعت از روز که تمایل داشته باشید کلاس برگزار خواهد شد. فقط کافی است با استاد زبان ایتالیایی هماهنگ کنید تا کلاس های آنلاین راس سا
این حال بد داره شبیه یه بیمارى همیشگى میشه. بیمارى که علائمش بى حوصله شدن همراه با بغض ناگهانى هستش. این علائم معمولا هرچند وقت یه بار ظاهر میشه... 
راه درمانى واسش پیدا نشده، فقط با شکیبایى بیمار، دوره نقاهت طى میشه. کلافگى در این دوره اذیت کننده ست. اینکه شخص مورد نظر نه تحمل جمع رو داره و نه تحمل تنهایى، درنتیجه معمولا به زیر پتو میره تا خودش هم نمیدونه چى بشه. از طرفى چون میدونه توى این مدت بسیار حساس میشه، سعى میکنه باکسى صحبت نکنه که دلخور
خیانت در روابط عاطفی می‌تواند همچون یک زخم کاری عمل کرده و روح و روان افراد را بیازارد. درمان خیامت و پیامدهای آن همیشه به آسانی صورت نمی‌گیرد. به طوری که بسیاری از افراد سال‌های سال درگیر این موضوع می‌مانند و فشار روانی مزمنی را تحمل می‌کنند. این مسئله می‌تواند خود زمینه ساز مشکلات دیگری شده و شروع اختلالاتی نظیر افسردگی و اضطراب فراگیر را رقم بزند و افراد را با حالات ناخوشایند روحی مواجه سازد. برای درمان آسیب خیانت مراحلی وجود دارد و د
               *بسم الله الرحمن الرحیم *
 
وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ ربِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللّهِ وَ الْیَومِ الآخِرِ قَالَ وَ مَن کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِیلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذَابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ (126 بقره)
 
اضطرار آن ضرر حتمی است، یک وقت است انسان در برابر ضرر قرار می‌گیرد می‌تواند دفاع کند، یک وقتی در برابر ضرر قرار می‌گیرد ناچار است که ت
سختیه توی خونه پدر و مادر زندگی کردن و بچه ی ته تغاری بودن اینه که بقیه متاهلای خونواده دیگه دعوا های ریز و درشت خودشونم یه سرش رو میکشن توی خونه ی بزرگترا و گند میزنن به روح و روان و دو دیقه راحت توی خونه نشستنت. بچه دار هم که بشن بدتر دیگه، میارن بچه هاشونم میفرستن خونه ی پدربزرگ مادربزرگ، خودشون میرن پی خوش گذرونیشون؛ اصلا خوش گذرونی نه پی کارا و گرفتاریای خودشون. اونوقت باید دعوای فسقلی هاشونم تحمل کرد، مواظبشونم بود که یه وقت نخورن به در
قبلاً بهش گفته بودم غم قشنگه. غم نجیبه و اصالت داره. غم باعث می‌شه بیشتر فکر کنی و کمتر حرف بزنی و بغض کنی. هنورم به حرفام معتقدم. هنوزم می‌گم غم خوبه. ولی اندازه داره. مثلاً باید در حد مواقعی که آهنگ طلوع نامجو رو گوش می‌دم بمونه. یا وقتایی که مزایای منزوی بودن رو می‌خوندم. وقتایی که خیره می‌شدم به باریکهٔ نوری که می‌افتاد کف کلاس. یا وقتی اون شعره رو با خودم تکرار می‌کنم یا حتی زمانایی که به صدای ساز دهنی گوش می‌کنم.اما وقتی این مرزو رد کنه
نشسته بودیم کنار هم...
از سر شوخی وقتی داشتن سر به سرم میذاشتن و اذیت میکردن گفتم خدایا به من سعه ی صدر بده اینا رو تحمل کنم...
خندید و زیر لب گفت سعه ی صدر...چه قدر هم که شما سعه صدر دارید و بهتون میاد....
چیزی نگفتم...
بازم حرف زدیم و خندیدیم...
بحث سر این بود که آدما تا کی از هم دلگیر میشن و کی بی خیال میشن...
من گفتم دلگیر شدن خودش یه نشونه قبول داشتن طرف مقابله...وگرنه اگر قبولش نداشته باشی میره تو رده ی out of order and out of question...
باز زیر لب گفت خلاف همه حرفات
امیدوارم تا همیشه همینجوری باشه
این روزا از زندگیم خیلی راضیم
خوشحالم
چون زمانی که فکر میکردم زندگی دیگه کمترین ارزشی نداره و واقعا چرا باید بهش ادامه داد
خدا بهترین انگیزه و بهترین هدیه رو بهم داد
بهترین هدیه بخاطر تحمل اون شرایط سخت و نشکستن
قبول دارم که دیگه داشتم میشکستم و اونقدری که باید قوی نبودم
ولی کم هم تحمل نکردم
به هر حال...
الان با وجود کسی که عاشقانه عاشقشم و دقیقا همین پالس از طرف اون هم برام میاد زندگی بی‌نهایت زیباست و 
 
خدا
 
مائده های زمینی و مائده های تازه ، آندره ژید ، مهستی بحرینی ، نشر نیلوفر
من رویا را تنها تا زمانی دوست دارم که آن را واقعیت بپندارم. زیرا زیباترین خوابها هم با لحظه ی بیداری برابری نمی کند. 
 
 
خب من تا الان فقط کتاب خوندم. بعدش فاطمه اومد با دوستش که من میشناسمش دربینمو دادن کم پیشم موند باید میرفت و الانم باز میخوام کتاب بخونم مائده های زمینی تموم بشه تا فردا کلا کتابمو تموم کنم. البته کارای دیگمم انجام میدم ولی یه دو ساعت دیگه. همین. ملالی
برای یه عده ادم
چهل سالگی سنی هست که به بلوغ میرسن و قابل تحمل میشن
برای یه عده چهل و یک
برای بعضیا چهل و دو
 
برای بعضی از ادمها نیازه که تا شصت سالگی تجربه کنن، تا بزرگ شن
 
برای بعضیا سی سالگی کافی و زیادی هست
 
بعضی از ادمها باید تا هفتاد و پنج سالگی تجربه کنن تا بزرگ بشن
 
بعضیا هم هیچوقت بزرگ نمیشن. تا لحظه مرگشون یه ادم غیر قابل تحمل، خودخواه، دیکتاتور، و مزخرف میمونن. 
 
میخوام بگم، 
سن مهم نیست.
 
مهم اون رشد و بلوغی هست که باید داشته باشی
آدم گاهی میاد یه چیزی رو خیلی منطقی و با حوصله و تقریبا با شعور اجتماعی بالا، حل کنه. مثلا از طریق مذاکره، به همراه دلیل و برهان و منطق! بعد وقتی طرف مقابل هیچگونه درکی نداره از این قضیه و همانند یک کودک جواب‌هایی میده خنده‌دار! که شما خودتون قبل‌تر بهش آموزش داده بودید و به جای استفاده از اون‌ها در جهت افزایش درک متقابل از زندگی، کاملا شخصی برداشت کرده خیلی خیلی آزاردهنده است. یعنی از اون حرف‌ها کاملا با سوءبرداشت و شخصی استفاده میکنه. که
سلام
عرض ادب، احترام و فروتنی دارم خدمت همه عزیزانی که در این وبلاگ همراه بنده هستند... کسانی که پیش‌ترها بنده رو میشناسند، میدونند که من وبلاگ‌نویس و طراح مذهبی بودم و سالها پیش بصورت فعال در شبکه بلاگفا بودم و روزگار می‌گذارندم ❤
 
و باید بگویم که چه دوست‌های خوبی که پیدا نکردم
و چه روزها و خاطرات دلنشینی را که نگذراندم
 
اما اکنون باید بگویم که پس از سالها دوری از این فضا و حال و هوا، ناگزیر راهی رو جز اینجا پیدا نکردم! در دنیایی که کتا
سلام
داشتم به مساله ازدواج فکر میکردم که اون مطلب رو خوندم..
اختلافات فرهنگی ؛اختلاف سلیقه های غذایی یا اینطور مسائل که خیلی توی چشم هستند بنظرمن خیلی مهم نیستند و بااینا میشه کنارامد
اما
اختلاف عقیدتی خیلی خطرناکه..
یکی از مشکلات اساسی ما اینه که میگه من بیرون لاک میزنم و من میگم زن من بیرون لاک نمیزنه و این شده جنگ جهانی..
فاطمیه است و من مشکی پوش؛اما وقتی نزدیک ترین کست مسخره کنه..
حاج قاسم دل میلیون ها آدم رو لرزاند چون خدا خواست اینجوری عز
«...به خدا که پرنده شدن بهترین اتفاقه. تو همین هفته‎های اخیر که درگیر تصمیم‎گیری برای کار بودم مومن‎تر شدم به‎ش. همکارم به‎م گفته بود به جای این‎که بشینی و صرفن به گزینه‎هات فکر کنی، بشین ببین پنج سال دیگه می‎خوای کجا باشی؟ ببین میم 98 چه شکلیه؟ به خدا که من نشستم و خیلی به‎ش فکر کردم و دیدم که بهترین حالت ممکن اینه که پنج سال دیگه پرنده شده باشم. بعد پرنده شدم و رفتم توی حیاط خونه‎ی مادربزرگم، همون‎جا که پدربزرگم نشسته بود روی پله‎‎ها و
مگه آدم چقدر تحمل دارد ،زندگی و آرزوهایی که به راحتی توسط یک فرد ذره ذره از بین می رود. یعنی زندانی بودن و هرکار میکنی تا خودت را نجات بدی اما یه عده وضعیت را روز به روز خراب تر می کنند و بخاطرشان زندگی به مرداب لجن، آرزوهای که بدست آوردنش سخت سختتر می شود، ما همیشه نباید تحمل کنیم که هرچیزی میگویند ما بگوییم چشم .. چرا ما باید همه چیز را تحمل کنیم ، چرا اون سه گروه فقط باید تایید کنند .. یعنی اون سه گروه میدانند ما مردم‌نمی دانیم؟ یعنی تمام‌
+ امروز دانشگاه بود و قالب زدن و بدبختی های دیگه اش...کلی درد کشیدم و هی مسکن خوردم و هی اب خوردم و هی رفتم تو سرویس بهداشتی دندونامو به هم فشردم و ساق پاهامو مالیدم و گریه کردم و تحمل کردم. بعدشم یه آب زدم صورتمو اومدم بیرون. 4 بار این اتفاق افتاد. من نباید به این راحتیا از پا بیفتم. تا توان دارم ادامه میدم. همونجوری ک تا الان تونستم. از این بدتراش هم بوده و رفته... اینام میرن ! 
 
+ تحمل بچه های کلاس واقعا سخته! خیلی بچه ان!
 
+ پرتو الان تازه تمام شده
پاییز رو به من:هروقت خواستی جا بزنی به دلیل شروعت فکر کن.
خواهرزاده جان (محیا) در حالی که بستنی ش رو لیس میزنه:یعنی چی؟
پاییز:یعنی هر کاری رو که شروع کردی تموم کن.
محیا:یعنی گازش بزنم؟
:)))))))
 
پ.ن1:و نمی شود از درس خواندن فرار کرد...چرا که فردا باز هم امتحان داریم...اگرچه امتحان علوم عقب افتاد، اما امتحان زبان که سر جاشه...:/
 
پ.ن2:دلم می خواد سریع تر سال تموم شه و وقت پیدا کنم که کارای غیر درسی بکنم...یک عااالمه کتاب بخونم و نقاشی بکشم و...
 
پ.ن3:از طرفی ه
زمان که میگذره و بالاخره به روزی که ازش می ترسم میرسم و باهاش مواجه میشم پس چرا نباید از زمانی که الان دارم استفاده کنم شاید خیلی چیزا تغییر کرد.
از مریضی که دارم متنفرم باعث شده به خیلی از کارایی که دلم میخواد نرسم نتونم انجامشون بدم باعث شده که نتونم به خیلی از ارزوهام برسم دلم میخواد خودمو بکشم ولی از طرفی هم دلم نمیخواد که بمیرم و میترسم ولی خسته شدم از وضعیتی که دارم!فکر میکنم نباید اصلا متولد میشدم اگه میشد همون موقع که قرار بود سقط بشم
گاهی بهترین حربه نه برای ضربه ی کاری به دشمن یا حریف بلکه برای آرامش چیزی نیست جز سکوت .
سکوت معمای بزرگیه که بندرت میشه صد در صد حل اش کرد . معمولا در مواجه با سکوت ما پاسخ را حدس میزنیم . گاهی قریب به یقین و گاهی غریب به یقین !
سکوت در مقابل ورود به حریم خصوصی پیام قاطعانه تری داره تا اینکه توی چشمای طرف نگاه کنی و بگی : وارد حریم خصوصی من نشو !
اینجا که اروپا نیست . مردم ما براحتی به خودشون اجازه می دن وارد حریم دیگران بشن و حتی برای دیگران نسخه بپ
بسم الله
میدونی. یه نقطه ی تاریک توی مغزم و زندگی هست. یه نقطه ی درد. یه نقطه که نمی تونم توی وجودم حلش کنم. و هر چند وقت یه بار مجبورم باهاش مواجه بشم... مجبورم... و این درد مواجه همیشه با من همراهه... انقدر که مثلا مجبور بشم برم اینستاگرامی که اذیتم می کنه رو چک کنم.... ازش اسکرین شات بگیرم و به خاطر بسپرمش.... و بجنگم... با سیاهی اش توی وجودم بجنگم...
چقدر دلم میخواست روبروت میشستم و دستت رو میگرفتم و گاهی از خودم برات می گفتم.... گاهی... قیافه من شبیه ادم
فیلم "نفس" ...... 
نقش بهار توی فیلم نفس همیشه منو یاد خودم انداخته .... 
فیلمی ک روزی دوبار می دیدم و حفظش بودم تا اینکه حذفش کردم که نبینم ....
اونجا که کتاب رو انداخت توی آب و گفت ننه آقا راست میگه هرکی زیاد کتاب بخونه "دیوونه" میشه ....
منم قبل از مدرسه رفتنم از بس کتاب خوندن رو دوست داشتم همیشه برام کتاب میخریدن و میخوندن تا خودم بلد شده بودم خوندنو و منتظر بودم بیشتر بلد بشم تا اول دبستان ک تابستونش اولین کتاب وحشتناک زندگیم رو خوندم تا بعد از مدرس
دنیای امروز ما قطعا به پزشک و مهندس نیاز دارد اما همین دنیا، میان همه این خستگی ها، میان همه بریدن های گاه و بی گاه و سپس بلند شدن ها، میان بودن و نبودن ها و میان تمامی این چاشنی های زندگی بالاخره به هنرمندان هم احتیاج دارد.
شاعرانی که غزل هایشان گوش کنجشک های باغچه را پر کند.
نقاشانی که به روی شهر رنگ بپاشند.
عکاسانی که دنیا را از ثبت زیبایی ها پر کنند.
نویسندگانی که با نوشته هاشان مرهم دلت باشند، آن هنگام که کسی دردت را نمی فهمد و حرفت را نمیشن
 
 
 
دیدار با دختر 37 ساله .....
 
امشب با تعدادی از دوستان خیر، دیداری با دختر 37 ساله ای داشتیم که مشکل بسیار شدید جسمی دارد و همراه با مادرش در خانه ای بسیار  ابتدایی زندگی می کندکلمات نمی توانند نشان دهنده حالت روحی دوستان عزیزم در دیدار با این همشهری معلول باشند.کاش می شد احساس دوستان عزیزم را که به شدت منقلب شده بودند را بیان کنم. والسلام
جدا شمایی که متاهل هستی چجور بیس چاری وجود همسرت رو تحمل میکنی؟
عاخه فکر کن وقتایی که ازش دلخوری کمِ کم باس چهار پنج ساعت تنها باشی تا باخودت حلش کنی،اونوقت هی چشمت به چشمش می افته‍♀️
یا اصلا اون وقتایی که حوصله عالم و ادم که پیشکش حتی حوصله خودت رو هم نداری،چطور وجودش کنارت تحمل میکنی؟
اصلا اون وقتای تنهایی دلچسبت چی؟مفتی اونا رو هم از دست میدی :|
خلاصه که از این زاویه تاهل خیلی سخته،همین زاویه ایی که انگار یکی با چسب دوقلو میچسبونن بهت :|
پ
هر بار که در شهر من باران و برف می‌بارد و من هنوز این‌جا، وسط این بیابان بزرگ خدا، هستم دلم می‌گیرد. احساس می‌کنم پرنده‌ای در قفسم. پرنده‌ای که به پرواز خو کرده اما مجبور است قفس را تحمل کند. سختم می‌آید. چشم به روزی دارم که درسم تمام شود و از این‌جا بروم. بعد یادم می‌افتد دلم این‌جا گیر کرده و بعدتر، از فکر این‌که مجبور شوم خدای ناکرده بقیه‌ی تمام عمرم را این‌‌جا سر کنم، وحشت می‌کنم.
عکسی از پاییز و زمستان توامان شهرم که یک کانال خبری
آهنگ زیبای امیر و فلاکت به نام از سر خط .فلاکت خیلی عالی میخوند حیف کنار گذاشت رپ خوندنو 












متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.






param name="AutoStart" value="False">
                         ✅خواص پیاز
✍️امام صادق علیه السلام می‌فرماید:( پیاز ) دهان را خوشبو و بلغم را برطرف و عمل همبستر شدن را زیاد می‌کند.۱
همین که بلغم را برطرف می‌کند، پس عمومیت دارد؛ زیرا بلغم ریشه یک چهارم بیماری‌ها است.
◀️ پیاز  بهترین واکسن جلوگیری از وبا پیامبر اکرم صلی‌الله‌ علیه‌ و آله و سلم می‌فرماید: زمانی که داخل شهر یا روستایی شدید، از پیاز آن‌جا بخورید؛ زیرا وبای آن شهر را از شما دور می‌کند.۲
پس معلوم می‌شود پیاز
شخصی درکوفه باچشم خونی نزدامام علی امدوفریادزد یاعلی فلان کس باخنجرچشمم را مجروح کردامام که مشغول حساب بود نگاهی به شخص کردفرمودبشین مدتی گذشت مردبا صدای بلند فریادزدشماخلیفه مسلمین هستید چرااقدام نمیکنیدامام همچنین مشغولکار خود
خودبودمدتی گذشت شخص فریادزدیاابوترا ب من کجاشکایت کنم امام سرخودرابلندکرد سپس گفت یااخیالعرب چراعجله میکنی یک چشم نصف دیه حق توست  شایدشمادوچشم اوراازبین بردی ونابینا شده است .هیچ وقت قصاص قبل ازجنایت ودر

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

۰•●کـاغـذ سفــید●•۰